دانلود پایان نامه با موضوع شناسایی کشور فلسطین از دیدگاه حقوق بین‌الملل

ساخت وبلاگ

عنوان کامل پایان نامه :

شناسایی کشور فلسطین از دیدگاه حقوق بین‌الملل

تکه هایی از این پایان نامه :

حق تاریخی بر فلسطین:

در بیانیه رسمی اعلام موجودیت دولت اسراییل در۱۹۴۸تاکید شده است که:”با توجه به حقوق طبیعی و تاریخی قوم یهود ، این دولت در فلسطین تآسیس شده است . ادعای صهیونیست ها مبنی بر حق تاریخی بر سرزمین فلسطین به وسیله آژانس بین المللی یهود به شورای عالی نیروهای متفقین در کنفرانس صلح پاریس در سال ۱۹۱۹ تسلیم شد . این آژانس خواستار به رسمیت شناخته شدن حق ملت یهود برای تآسیس میهنی ملی در سرزمین مقدس شده بود . یهودیان قرن بیستم غالباً اعقاب کسانی هستند که بعداً به دین یهود درآمدند و پیوند نژادی با اسرائیلی ها و عبری هایی ندارند که در فلسطین و در زمان حضرت مسیح (ع) یا قبل از ایشان زندگی می کردند. حتی مورخان یهودی خود به این حقیقت معترف اند که اسرائیلی های امروزی اعقاب قوم بنی اسرائیل نیستند . بنابراین این ادعای تاریخی که یهودیان امروز اعقاب بنی اسرائیل و وارثان ارض موعود هستند، از نظر تاریخی صحت ندارند ، بلکه کنعانیان قبل و بعد از یهودیان در فلسطین بوده اند و ساکنان اصلی این سرزمین محسوب می شوند . بنابراین نمی توان ادعای صهیونیسم را مبنی بر حق تاریخی به سرزمین فلسطین و ارض موعود ، مبنای درستی برای مالکیت آنها قرار داد. زیرا چنین ادعایی از نقطه نظر حقوق بین الملل مطرود و بی معنی است . می توان نتیجه گرفت که ادعای حق تاریخی بر فلسطین کمتر با واقعیت تطبیق دارد زیرا قبل از بنی اسرائیل اقوامی مانند کنعانیان در این منطقه زندگی می کردند . ادعای یهود از نظر حقوقی نیز فاقد اعتبار است زیرا راهها و روشهایی که در حقوق بین الملل برای به دست آوردن یک سرزمین بیان شده شامل ادعای مالکیت تاریخی نمی باشد . پس هیچ قوم و ملتی تنها به صرف ارتباط تاریخی نمی تواند ادعایی به سرزمینی داشته باشد چه رسد به اینکه نام اصلی سرزمین را تغییر دهد و سکنه اصلی آن را بیرون راند لذا طبق اسناد تاریخی موجود که قبلاً نیز ذکر شد فلسطینیان از اعقاب همان کنعانیانی هستند که به عنوان نخستین ساکنان کنعان در تاریخ مطرح بوده و هستند . بنابراین مردم یهودی مذهبی که در اسرائیل اسکان یافتند فاقد خصوصیات یک ملت هستند و به عبارت دیگر ، جامعه اسرائیل از افراد یک واحد تشکیل نشده است و اسرائیلی ها یک ملت نیستند که صهیونیست ها برای توجیه ادعای خود بر فلسطین به آن تمسک جستند . بنابراین باتوجه به اینکه از دو هزار سال پیش تمام پیوندهای مردم یهود از سرزمین فلسطین گسسته شده وبا توجه به مطالب پیش گفت، اسرائیل نمی‌تواند با تمسک به مسایل تاریخی و مذهبی از طریق قانونی و معتبر به حقوق تاریخی خود برسد.[۱]

۳-۲- اعلامیه بالفور:

از جمله اقداماتی که سبب مها جرت یهو دیان به فلسطین گردیده اعلامیه بالفور بوده که توسط دولت بریتانیا بر فلسطینیان تحمیل گردید.که به شرح ذیل به تفصیل بیان می‌نماییم.

نامهائی که آرتور جیمز بالفور وزیر خارجه وقت انگلیس به لرد روجیلد رئیس فدراسیون صهیونیست انگلستان نوشت و به اعلامیه بالفور شهرت گرفت.

این اعلامیه که در تاریخ تشکیل نخستین دولت یهودی جهان اهمیت ویژه ای دارد به موجب آن وزیر خارجه انگلستان موافقت خود را با تأسیس میهنی برای یهودیان فلسطین اعلام کرد. به دنبال ارسال این نامه به لرد روجیلد در تاریخ دوم نوامبر سال ۱۹۱۷ مهاجرت یهودیان به فلسطین تحت برنامه منظمی آغاز شد و در فاصله بین جنگ جهانی اول و دوم تعداد یهودیان ساکن در فلسطین از ۰۰۰/۷۰ نفر به ۰۰۰/۴۵۰ نفر افزایش یافت و سرانجام در سال ۱۹۴۸ . م به تشکیل دولت اسرائیل انجامید و این آغاز کشاکشهای اعراب فلسطین و صهیونیست ها شد و از سوی دیگر هم باعث جنگ های متعددی بین اعراب و اسرائیل شده است و این اعلامیه از نظر اعراب دلیلی بر وجود یک توطئه امپریالیستی از سوی انگلستان علیه فلسطینیان و اعراب بوده است.[۲]

قسمتی از متن اعلامیه بالفور : بسیار خوشوقتم که از طرف حکومت اعلی حضرت پادشاه بریتانیا، اعلامیه ی زیر را مبنی بر موافقت با خواست صهیونیست ها که به وسیله کابینه تصویب شده است به اطلاعتان برسانم. حکومت اعلی حضرت تأسیس کانون ملی یهودیان را در فلسطین با نظر مساعد تلقی میکند و برای رسیدن به این هدف، مساعی حسنه خود را به کارخواهد برد، مشروط بر این که هیچ اقدامی که به حقوق مدنی و مذهبی اجتماعات غیر یهودی در فلسطین و یا به حقوق و موقعیت سیاسی یهودیان در کشورهای دیگر لطمه نزند، انجام نگیرد. مایه سپاسگذاری من خواهد بود که مفهوم این اعلامیه را به اطلاع اتحادیه صهیونیست ها برسانید. [۳]

صهیونیست ها که موفق به جلب رضایت سلطان عثمانی برای انتقال یهودیان به فلسطین نشده بودند، برای دستیابی انگلیس به اهداف جنگی اش در فلسطین، با ارتش این کشور به طور جدی همکاری کرده و به آن کمک کردند. لذا، پس از اینکه طبق خواسته و ایزمن، فلسطین در دایره نفوذ انگلیس قرار گرفت، هدف ایجاد یک دولت مستقل یهودی در فلسطین را اعلام کردند واین هدف با صدور اعلامیه بالفور از سوی انگلیس تأمین شد. مقدمات صدور اعلامیه بالفور در جلسات مشترکی که بین لرد آرتور بالفور نخست وزیر انگلیس در سال ۱۹۰۲ تا ۱۹۰۵ و وزیر خارجه این کشور در سالهای ۱۹۱۶ تا ۱۹۱۹؛ سرمارک سایکس جاسوس انگلیس در امور خاورمیانه؛ دکتر حییم وایزمن استاد بیوشیمی دانشگاه منچستر، دبیرکل سازمان جهانی صهیونیسم و اولین رئیس جمهور اسرائیل از سال ۱۹۴۹؛ ناهوم سوکولف سرپرست هیأت نمایندگی سازمان جهانی صهیونیسم در لندن و لرد روتشیلد سرمایه دار معروف انگلیسی فراهم گردید. [۴]به همین منظور، لرد بالفور در آوریل ۱۹۱۷، طی سفری به آمریکا مسأله انتقال یهودیان به فلسطین را با مقامات رسمی این کشورمورد تبادل نظر قرار داد که درآنجا اعلام شد : « چنانچه دولت انگلیس مسأله مهاجرت یهودیان به فلسطین را به عنوان سیاست رسمی خود اعلام کند، افکار عمومی آمریکا نیز از چنین سیاستی حمایت خواهد کرد. [۵]به علاوه، مدارک رسمی موجود حاکی از این است که اعلامیه بالفور، قبل از اینکه به طور رسمی اعلام شود، به ویلسون، رئیس جمهور آمریکا، عرضه شده و موافقت وی با این اعلامیه کسب شده بود.[۶]

به هر حال، پس از مذاکرات مفصلی که بین حامیان و مخالفان انتقال یهودیان به فلسطین و تشکیل یک دولت یهود در آنجا، از ماه ژوئن تا اواخر اکتبر ۱۹۱۷، در کابینه انگلیس صورت گرفت، در۳۱ اکتبر، لرد بالفورمأموریت یافت اعلامیه ذیل راکه به « اعلامیه بالفور » معروف شد، از طرف دولت انگلیس صادر نماید:

« …. دولت اعلیحضرت تأسیس وطن ملی برای یهودیان در فلسطین را با نظر موافق تلقی می کند و برای رسیدن به این هدف مساعی حسنه خود را به کار خواهند برد. مشروط بر اینکه هیچ نوع اقدامی که به حقوق ملی و مذهبی جماعت غیر یهودی در فلسطین و یا به حقوق و موقعیت سیاسی یهودیان در کشورهای دیگر لطمه بزند، انجام نگیرد ….»[۷]

دو روز بعد، یعنی در نوامبر ۱۹۱۷، بالفور عین این اعلامیه را طی نامه ای که در آن نسبت به آرمان‌های یهودیان صهیونیست اعلام همدردی شده بود، برای روتشیلد ارسال داشت. در حالی که این اعلامیه از نظر حقوقی فاقد هر گونه اعتبار و ارزش قانونی بود. [۸]

در پی صدور این اعلامیه، حرکت های همه جانبه ای از سوی مجموعه تمدنی غرب و جنبش جهانی صهیونیسم، جهت پیاده کردن یکی از زشت ترین و شرم آورترین نقشه امپریالیسم آغاز شد. فرانسه و ایتالیا در همان ماه های اول سال ۱۹۱۸ حمایت خود را از اعلامیه بالفور اعلام کردند و هنوز دو ماه از تاریخ انتشار اعلامیه نگذشته بود، یعنی در ۱۱ سپتامبر ۱۹۱۷، ژنرال آلبنی، فرمانده ارتش انگلیس در فلسطین، با همکاری نیروهای جنبش عربی به رهبری ملک فیصل – که به او، در عوض کمک به بریتانیا در جنگ علیه امپراتوری عثمانی، قول یک حکومت مستقل در فلسطین داده شده بود – فلسطین و بیت المقدس را اشغال کرده و با این ادعا که هدف انگلیس از جنگ در مشرق زمین آزاد کردن مردم تحت ستم ترک ها می باشد، این جمله تاریخی را بر زبان راند که : « امروز جنگ های صلیبی به پایان رسیده » .[۹]

در یکی از اعلامیه‌هایی که در همین روزها صادر شده و در آرشیو اداره اسناد ملی انگلیس ضبط است، می خوانیم :

« … اورشلیم سقوط کرد! لحظه رهایی قوم یهود فرا رسید؛ فلسطین باید بار دیگر به صورت وطن ملی یهودیان درآید… قوای متفقین قصد دارند اسرائیل را به اسرائیلیان واگذارند. امروز قلب هر یهودی آرمانخواه به خاطر این پیروزی بزرگ از خوشحالی می تپد … فراموش نکنید که پیروزی متفقین معنای دیگری جز پیروزی قوم یهود در بازگشت به صهیون ندارد …. » [۱۰]

صدور اعلامیه بالفور از سوی بزرگترین قدرت استعماری وقت، موجب جرأت و جسارت هر چه بیشتر صهیونیست ها برای عملی ساختن اهدافشان در فلسطین گردید و آنها از آن پس، به گونه‌ای روز افزون بر مطالبات خود افزوده و در جهت زیر پا گذاشتن هر چه بیشتر حقوق ساکنان اصلی و بومیان فلسطین گام برداشتند. تا حدی که حتی لرد کرزن سیاستمدار سرشناس انگلیس، در یکی از جلساتی که به منظور تعیین سیاست‌های انگلیس در کنفرانس صلح پاریس برگزار می شد، اعلام خطر کرده و می‌گوید :

« یکی ازمشکلات مهم که فعلاًدرفلسطین خودنمایی می کند،امتیازخواهی صهیونیست‌ها و کوشش فراوان آنها برای دستیابی به امتیازاتی به مراتب بیشتر از آن است که تاکنون در اختیارشان قرار گرفته … صهیونیست ها خواسته های خویش را روز به روز اضافه ترمی کنند، و به جایی رسیده اند که امروز دَم از تشکیل « دولت یهود » می زنند. اعراب ساکن فلسطین به کلی فراموش شده اند و گویی اصلاً قابل اعتنا نیستند ….[۱۱].

با این وجود، در کنفرانس صلح پاریس که در اول ژانویه ۱۹۱۹، درقصر ورسای پاریس برگزار شد، و ایزمن رئیس کمیسیون صهیونیسم حاضر در کنفرانس، خواستار این شد که فلسطین تحت قیمومت انگلیس قرار گرفته و « به همان اندازه که انگلستان، انگلیسی است، یهودی باشد. » در حالی که به گفته یک حقوقدان برجسته انگلیسی به نام راپورت امرسون اگر قرار بود اصل حق تعیین سرنوشت را به طور معمول، یعنی کسب اطلاع از نظرات مردم فلسطین به کار بست، به آسانی روشن می شد که اکثریت این مردم بدون کمترین تردیدی، اعلامیه بالفور و طرح قیمومت را رد می کردند.[۱۲]

بنابراین، تردیدی باقی نمی ماند که ایجاد دولت جعلی در قلب سرزمین های اسلامی توطئه مشترک و هماهنگ بین قدرتهای بزرگ مجموعه تمدنی غرب، به ویژه انگلیس و آمریکا، و صهیونیسم بود تا درواقع هم صهیونیست ها به هدف نژادپرستانه  ایجاد یک وطن از نظر عمومی و حقوقی امن برای مردم یهود در فلسطین برسند و هم صلیبی ها حضور قدرتمندانه خود را بر یکی از نقاط حساس و حیاتی جهان اسلام و منطقه استراتژیک خاورمیانه تثبیت کنند. این حقیقت وقتی روشن تر می شود که می بینیم صهیونیست ها در ابتدا با کمک دستگاه های تبلیغاتی انگلیس، اصولاً وجود هر گونه جمعیت به قول خودشان، قابل توجهی را در سرزمین فلسطین منکر شدند.

صهیونیست ها با توجیهات نژادپرستانه وغیرحقوقی، با زور واسلحه و قوه قهریه انگلیسی ها و با هماهنگی همه جانبه مجموعه تمدنی غرب، بیش از یک میلیون نفر انسان بی گناه را در بیابان ها آواره و سرگردان کرده[۱۳] و با پشتیبانی قدرت های بزرگ استعماری از جمله آمریکا، و کسب مجوز از سازمان های ساخته دست آنها، حضور غیر قانونی و نامشروع خود را بر سرزمینی که حداقل از سال ۱۳۵ میلادی، هیچ سهمی در تاریخ سیاسی آن نداشتند، تحمیل نموده و به ادعای هر تزل، در آنجا « سدی در مقابل آسیا » ایجاد کرده و « پیش قراولان تمدن علیه توحش » شدند.[۱۴]

اعلامیه بالفور یکی از عجیب ترین نامه ها و اعلامیه هایی است که در طول تاریخ تنظیم و منتشر شده است، زیرا طی آن یک دولت استعماری بدون داشتن هیچ گونه حقی، از واگذاری سرزمینی که مالک آن نبوده و متعلق به فلسطینی هاست، به مجموعه‌های یهودی منتقل شده به فلسطین که هرگز چنین حقی را نداشته‌اند حمایت می کند. متاسفانه دولت های فرانسه، آمریکا با این امر غیر قانونی موافقت کردند، و پس از جنگ جهانی اول، قیمومت فلسطین به انگلستان سپرده شد و کمیته ای صهیونیستی به سرپرستی حاییم و ایزمن به فلسطین اعزام شد که وظیفه اش فراهم کردن مفاد اعلامیه بالفور بود. صدور اعلامیه بالفور توسط وزیر امور خارجه انگلستان نه تنها یک اشتباه بزرگ و دخالت ناروا در امور داخلی دیگران است، بلکه از حیث حقوق بین الملل نیز مشروعیتی برای اسرائیل به همراه نمی آورد.[۱۵]زیرا این اعلامیه از سوی کسی صادر شده که حق صدور آن را نداشته و به کسانی  داده شده که مستحق آن نبوده اند – نه بریتانیا در زمان صدور اعلامیه حقی نسبت به فلسطین داشت و نه جنبش صهیونیستی حق اخلاقی یا قانونی از فلسطین داشته است.

سران بریتانیا از ابتدای اشغال ادعا می کردند هدفشان از اشغال، آزادی این سرزمین از حاکمیت عثمانی و تشکیل حکومت ملی، از میان ساکنان آن است. این اعلامیه با اصول میثاق جامعه ملل و به ویژه ماده بیست آن در تناقض است.

در ۲۵ آوریل ۱۹۲۰، شورای عالی نیروهای متفق در ساف ریمو تصمیم گرفت قیمومت فلسطین را به انگلستان اختصاص دهد و در ۲۴ ژوئیه ۱۹۲۲، حکم قیمومت مطابق آنچه سازمان صهیونی پیشنهاد کرده بود به وسیله شورای جامعه ملل تصویب شد.[۱۶]

 

 

 

سوالات یا اهداف پایان نامه :

اهداف تحقیق :

به جهت مسائل منطقه ای و بین المللی و پایدار شدن صلح و امنیت در خاورمیانه به نظر می‌رسد که با عضویت فلسطین در سازمان ملل متحد این امر مهم صورت پذیرد . اهداف این پایان نامه این است که آیا کشور فلسطین شرایط و معیارهای لازم مندرج در کنوانسیون مونته ویدئو را که شامل جمعیت دائم سرزمین مشخص ،حکومت و اهلیت ورود به روابط دیگر کشورها را دارد و اینکه فلسطین در شمول مواد ۳ تا ۶ منشور ملل متحد در جهت عضویت در سازمان ملل متحد قرار می‌گیرد.

۱-۴- سوالات تحقیق :

۱ ) فلسطین  شرایط کشور شدن در حقوق بین الملل را دارد؟

۲ ) شناسایی کشور فلسطین از سوی ۱۲۷کشور جهان می تواند فلسطین را تبدیل به کشور کند و یا برای کشور شدن فلسطین نیاز به شناسایی تمام کشورهای جامعه بین المللی داریم؟

۳ ) فلسطین شرایط عضویت در سازمان ملل متحد را دارد ؟

 متن فوق بخش هایی از این پایان نامه بود

برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل با فرمت ورد

می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

متن کامل پایان نامه رشته حقوق - مقطع کارشناسی ارشد

لینک متن کامل پایان نامه رشته حقوق با عنوان :شناسایی کشور فلسطین از دیدگاه حقوق بین‌الملل  با فرمت ورد

پایان نامه حقوق خصوصی و جزا و......
ما را در سایت پایان نامه حقوق خصوصی و جزا و... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مدیر سایت law-thesis بازدید : 351 تاريخ : جمعه 22 مرداد 1395 ساعت: 1:30